کیجالغتنامه دهخداکیجا. (اِ) در لهجه ٔ مازندرانی ، دختر. مقابل ریکا به معنی پسر. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
گاله کیجانلغتنامه دهخداگاله کیجان . [ ل ِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
رایکالغتنامه دهخدارایکا. (اِ) ریکا. محبوب و مطلوب و معشوق . (ناظم الاطباء) (از برهان ). محبوب و مطلوب و معشوق است ،و مردم تبرستان الف آنرا حذف کرده ریکا گویند و در نسوان استعمال
ریکالغتنامه دهخداریکا. (اِ) معشوق . مطلوب . محبوب . (از فرهنگ فارسی معین ) (برهان ) (ناظم الاطباء). || به معنی پسر آمده و در تبرستان این شایع است . (آنندراج ) (انجمن آرا). به له