کژحوزهبندی جغرافیاییdelineational gerrymanderingواژههای مصوب فرهنگستانکژحوزهبندی ازطریق تغییر مرزهای جغرافیایی یا دخالت در تقسیمات کشوری متـ . حوزهبندی جغرافیایی ناعادلانه
کژحوزهبندی1gerrymandering 1, political gerrymandering, gerrymander 2واژههای مصوب فرهنگستانتقسیمبندی ناعادلانۀ کشور به حوزههای انتخاباتی به سود حزب یا نامزدی خاص متـ . حوزهبندی ناعادلانه1
کژحوزهبندی2gerrymandering 2, jurisdictional gerrymanderingواژههای مصوب فرهنگستانتقسیم یک منطقۀ جغرافیایی یا حوزۀ اقتدار بهگونهایکه یک یا چند گروه خاص از آن سود ببرند متـ . حوزهبندی ناعادلانه2
کژحوزهبندی عددیinstitutional gerrymanderingواژههای مصوب فرهنگستانکژحوزهبندی ازطریق کم یا زیاد کردن شمار نمایندگان در حوزهها متـ . حوزهبندی عددی ناعادلانه
کژحوزهgerrymander 1واژههای مصوب فرهنگستانحوزه یا مرزبندی یا الگویی برای مرزبندی که بهسبب کژحوزهبندی به وجود آمده باشند
قحازةلغتنامه دهخداقحازة. [ ق ُح ْ حا زَ ] (ع اِ) دامی است که بدان مرغان را شکار کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).