کردکلغتنامه دهخداکردک . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه . کوهستانی و سردسیر است و 126 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کردکلغتنامه دهخداکردک . [ ک ِ دَ ] (اِ) لغز و چیستان باشد و آن را به نظم و نثر از هم پرسند. (برهان ) (آنندراج ).معما. (ناظم الاطباء). رجوع به لغز، چیستان ، معما، پردک ، بردک و احجیه شود.
کردکلغتنامه دهخداکردک . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه . کوهستانی و سردسیر است و 126 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کردکلغتنامه دهخداکردک . [ ک ِ دَ ] (اِ) لغز و چیستان باشد و آن را به نظم و نثر از هم پرسند. (برهان ) (آنندراج ).معما. (ناظم الاطباء). رجوع به لغز، چیستان ، معما، پردک ، بردک و احجیه شود.
کردولغتنامه دهخداکردو. [ ک َ ] (اِخ ) قومی که بنابه گفته ٔ گزنفون در نواحی شمال دجله ساکن بوده اند. این نام در میان مورخان یونانی صورتهای کَردوک و کردک و کردوخ نیز آمده است . (از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 92، 95).
اشکم کوهلغتنامه دهخدااشکم کوه . [ اِ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 65هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 25هزارگزی جنوب راه مالرو مسکون - کردک واقع است و دارای 30</
گردنه ٔ گورانلغتنامه دهخداگردنه ٔ گوران . [ گ َ دَ ن َ ی ِ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان امجز بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ، واقع در 55000گزی جنوب خاوری مسکون و 6500گزی جنوب راه مالرو مسکون به کردک . دارای <span class="hl" dir="l