کاتبینلغتنامه دهخداکاتبین . [ ت ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کاتب در حالت نصبی و جری . نویسندگان .- کرام الکاتبین ؛ فرشتگان نویسنده ٔ کارهای خوب و بد : تو پنداری که بدگو رفت و جان بردحسابش
کرام الکاتبینواژهنامه آزادکِرامُ الکاتِبین؛ فرشتگانی که کارهای خوب و بد انسان را ثبت می کنند. دو فرشتۀ نگهبان انسان، عتید و رقیب، که کارهای او را ثبت و ضبط می کنند. فرشتۀ سمت راست را رقی
کرام الکاتبینفرهنگ انتشارات معین(کِ مُ لْ تِ) [ ع . ] (اِمر.) فرشتگانی که کارهای خوب و بد انسان را ثبت کنند.
کرام الکاتبینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفرشتگانی که کارهای خوب و بد انسان را ثبت میکنند: ◻︎ نپنداری که بدگو رفت و جان برد / حسابش با کرامالکاتبین است (حافظ: ۱۲۸).
کاتبینلغتنامه دهخداکاتبین . [ ت ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کاتب در حالت نصبی و جری . نویسندگان .- کرام الکاتبین ؛ فرشتگان نویسنده ٔ کارهای خوب و بد : تو پنداری که بدگو رفت و جان بردحسابش