کوشک بیدکلغتنامه دهخداکوشک بیدک . [ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره باغ که در بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع است و 622 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قره باغلغتنامه دهخداقره باغ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شیراز است . حدود و مشخصات آن به قرار زیر میباشد: از شمال تپه های سلطان آباد و دهستان حومه ٔ ش
زباءلغتنامه دهخدازباء. [ زَب ْ با ] (اِخ ) نام دختر پادشاه حیره است که تا خدیمه قاتل پدر خود را نکشت موی زهار نکند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نام ملکه ٔ جزیره که یکی از ملوک
نفقاتلغتنامه دهخدانفقات . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) ج ِ نفقة. رجوع به نفقة و نفقه شود.- نفقات دادن ؛ : امیر فرمود تا ایشان را نفقات دادند و رها کردند. (تاریخ بیهقی ص 581).- نفقات کردن
اشیانلغتنامه دهخدااشیان . [ اُش ْ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در جنوب باختری آن شهر واقع است و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : حدود: از شمال به ک
گندمانلغتنامه دهخداگندمان . [ گ َ دُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش بروجن شهرکرد که در باختر شهرکردواقع شده و حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از شمال به دهستان آیدغمش و دهستا