12391 مدخل
= کَبَر
اعمی، ضریر، کلیل، نابینا ≠ بینا
blind, eyeless, sightless
1. خاموش؛ 2. نابینا.
تکیه ای: kur طاری: kür طامه ای: kur طرقی: kür کشه ای: kur نطنزی: kur
میوه ی یک نوع گیاه بوته ای
کویر
ستارة
1. کور شدن؛ 2. خاموش شدن.
کور بشوم (نوعى نفرین).
زنبور خوار معمولی
بدون فرزند و جانشین – کسی که اجاق خانواده اش کور است
تنگ چشم
کور
کورِ مادرزاد