پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
مرغ توفان دیومِدی ترسوDiomedea cautaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با بدن سفید و سر خاکستری تیره که روی پر و دم آن سیاه و زیرش سفید است؛ منقار آن زرد است و لکهای تیره در بخش پایینیِ نوک آن وجود دارد
کوتهلغتنامه دهخداکوته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) کته . مجموع بچه های یک حیوان در یک شکم ، در یک زه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || درگیلکی ، هر یک از بچه های سگ و گربه و شغال و خرس و جز اینها را گویند. توله . و رجوع به کوته کردن شود.
کوتهلغتنامه دهخداکوته . [ ت َه ْ ] (ص ) مخفف کوتاه . (آنندراج ). کوتاه . (فرهنگ فارسی معین ). کم طول . قصیر : زندگانی چه کوته و چه درازنه به آخر بمرد باید باز؟ رودکی .چرا عمر طاووس و درّاج کوته چرا مار و کرکس زِیَد در درازی .<b