کنگرهدیکشنری فارسی به انگلیسیcongress, coil, convention, indentation, legislature, perforation, scallop, serration, tooth
کنگرهلغتنامه دهخداکنگره . [ ک ُ گ ُ رَ / رِ ] (اِ) بلندیهای هر چیز را گویند عموماً و آنچه بر سر دیوار حصار و قلعه و دیوارهای دیگر سازند خصوصاً و عربان شرفه خوانند.(برهان ) (آنندر