کنکاشدیکشنری فارسی به انگلیسیbrainstorming, counsel, deliberation, dialog, dialogue, discussion, forum, guidance, set-to, talk
اطلاعشیداییinfomaniaواژههای مصوب فرهنگستانکنکاش مداوم و افراطی برای کسب و پخش اطلاعات و دانش که در نتیجۀ آن فرد از توجه کافی به امور اساسی زندگی خود بازمیماند