کنسلفرهنگ انتشارات معین(کُ سُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد. 2 - میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً
وَرْشِلْپیدیگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی کنسل شد ، پشیمان شدن از انجام کاری ، گذشت ، زمان گذشت ، تکان خورد ، سرریز شد.
بِدُلّیْدیگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی کنسل شد ، فراموش شد ، از بین رفت ، پشیمان شدن از انجام کاری را دُلّیْدَنْ گویند.