۱. بازرسی.
۲. تحت مراقبت و نظارت داشتن.
۳. توانایی اداره و هدایت خود یا کسی.
۴. (اسم) [عامیانه] دستگاهی برای کنترل وسیلۀ برقی از راه دور؛ کنترل از راه دور.
مهار، وارسی، در شمار آوردن
۱. بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی
۲. نظارت
۳. سانسور
۴. مهار
bridle, control, government, hold, management, rule