کنترباسلغتنامه دهخداکنترباس . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی ، و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ، ولی انتهایش به زمین متکی است و نوازنده ، آن
کنترباسفرهنگ انتشارات معین(کُ تِ) [ فر. ] (اِ.) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ولی انتهایش به زمین متکی است و ایستاده نواخته می شود.
کنترباسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهساز زهی شبیه ویولنسل ولی بزرگتر و با صدای بمتر که هنگام نواختن انتهای آن بر روی زمین قرار میگیرد و نوازنده بهصورت ایستاده آن را مینوازد.
کنتراستفرهنگ انتشارات معین(کُ تْ ) [ فر. ] (اِ.) 1 - تضاد احساسات و افکار و رنگ ها. 2 - میزان اختلاف میان روشن ترین و تیره ترین بخش یک تصویر.
کنتراستفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (هنر) کنار هم قرار گرفتن عناصر متضاد در یک اثر هنری.۲. (فیزیک) میزان اختلاف میان روشنترین و تیرهترین بخش یک تصویر.
پایۀ تحتانیendpinواژههای مصوب فرهنگستانمیلۀ قابلتنظیمی که بر بخش تحتانی ویلنسل یا کنترباس نصب میشود متـ . پایه 4
سازهای زهی (رشتهای)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زهی (رشتهای)، کمانچه، ویلن، ویولنسل، ویولا، کنترباس عود، گیتار، ماندولین چنگ، هارپ، قانون تار▼، سهتار سیتار سازهای مضرابی آرشه
آرشهفرهنگ انتشارات معین(ش ِ) [ فر. ] ( اِ.) چوب باریکی که روی آن چند رشته موی اسب کشیده و برای نواخت ن سازهای زهی مانند ویولون ویولونسل و کنترباس و... به کار می رود.
باسنلغتنامه دهخداباسن . [ س ُ ] (فرانسوی ، اِ) نام یکی از آلات بادی موسیقی ازنوع فلوت است . ظاهراً این ساز لوله ای شکل در سال 1480 در پاوی اختراع شده است و انواع مختلف دارد، بعض