کناری یکسویهunilateralواژههای مصوب فرهنگستانهمخوانی که در هنگام تولید آن، پس از انسداد، هوا از یک سوی زبان خارج شود
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) مأخوذ از هندی ، گلابتون و رشته ٔ زر و سیم و زری . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) به سریانی نبق است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به کُنار شود.
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) مأخوذ از هندی ، گلابتون و رشته ٔ زر و سیم و زری . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) به سریانی نبق است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به کُنار شود.
پیوندکناریلغتنامه دهخداپیوندکناری . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ک َ / ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی پیونددر درختان و گلها. رجوع به پیوند و تصویر آن شود.
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) مأخوذ از هندی ، گلابتون و رشته ٔ زر و سیم و زری . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
کناریلغتنامه دهخداکناری . [ ک ُ ] (اِ) به سریانی نبق است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به کُنار شود.
کوکناریلغتنامه دهخداکوکناری . (ص نسبی ) افیون خوران را گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). || مانند کوکنار. به هیئت کوکنار. همچون کوکنار. رجوع به کوکنار شود.