26 فرهنگ

11958 مدخل


ترجمه مقاله

کنار

ka(e)nār

پهلو؛ یک طرف چیزی.
⟨ کنار آمدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز]
۱. با کسی سازش کردن و اختلاف خود را رفع کردن.
۲. موافقت کردن.

۱. پهلو، جانب، ساحل، سو، ضلع، طرف، قبل، کران، کرانه، ور
۲. جفت، جنب، جوار، حاشیه، گوشه، مجاور
۳. آغوش، بر، بغل، پهلو
۴. پای، لب، لبه
۵. جدا، منفصل

aside, beside, by, edge, epi-, front, para-, margin, up , shore, side