کمان 2bow 2واژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ منحنیشکلی از پلاستیک یا هر مادۀ کشسان دیگر که دو سر آن بهوسیلۀ زه به هم متصل شده است
کژمانlist 2واژههای مصوب فرهنگستانکژینگی که براثر بارگیری نامتقارن یا آبگرفتگی مخازن یا جابهجایی کالا به وجود میآید و شناور در آن حالت باقی میماند
لیف کتانflax fibre, flax 2واژههای مصوب فرهنگستانلیفی روساقه که در شرایط اقلیمی معتدل رشد میکند و طول الیاف آن یک تا چهار سانتیمتر و قطر آن ده تا بیست میکرومتر است
شفشاهنگفرهنگ انتشارات معین( شَ هَ) (اِ.)1 - آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگران به وسیلة آن طلا و نقره را می کشند تا ب ه صورت سیمی باریک درآید. 2 - کمان حلاجی . 3 - شاخسار.