26 فرهنگ

10070 مدخل


ترجمه مقاله

کلی

kali

کَل بودن؛ کچلی.

بسیار، همادی، هم هگیر، فراگیر

۱. بسیار، خیلی، زیاد
۲. عام، عمومی، همگانی، همگانی ≠ جزیی

all, blanket, block, broad, catholic, general, global, schematic, skeleton, sweeping, totality