1748 مدخل
با شتاببا عجله به طرف مقصد یا کسی حرکت کردن
= کلاه
۱زمینی که درختان آن را تراشیده و برای زراعت آماده کرده اند ...
۱کوچک ۲توله ی حیوان – در مقام تمسخر به بچه ی آدمی نیز گویند ...
۱بلندی ۲از توابع راستوپی شهرستان قائم شهر
دماغ , رييس , يافوخ
کله
کله.
( ~ . پَ) (ص فا.) کسی که کله و پاچه و شکنبه گوسفند را می پزد و می فروشد.
( ~ . خُ) (ص مر.) (عا.) 1 - دیوانه مزاج . 2 - کله شق ، یک دنده .