کلستانلغتنامه دهخداکلستان . [ ک ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 791 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
کلستانواژهنامه آزادروستایی در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز، واقع در بخش مرکزی شیراز. در حال حاضر (1395) بیش از 3000 نفر در آن زندگی می کنند. زبان محاورۀ مردم روستا نوعی لری نزدیک به
کاستانیولغتنامه دهخداکاستانیو. [ ی ُ ] (اِخ ) اندرآ دل . نقاش ایتالیائی ، متولد در «کاستانیو»، واقع در «موجللو» شاگرد «اوچللو» . وی در نقاشی یک رئالیست تواناست و علاوه بر آن در دورن
کاستانلغتنامه دهخداکاستان . (اِخ ) دهی از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 45هزارگزی جنوب باختری کاشمر و 8هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی بجنورد به سراوه . تپه و کوهستان
کستانهلغتنامه دهخداکستانه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ) کستنه . ظاهراً از کلمه ٔ لاتینی کستانه مأخوذ است . شاه بلوط. (یادداشت مؤلف ).
کستانهلغتنامه دهخداکستانه . [ ک ُ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است بین ری و ساوه و قسطانی بدانجا منسوب است . (از معجم البلدان ).