کلب الصيددیکشنری عربی به فارسیسگ شکاري , سگ تازي , ادم منفور , باتازي شکار کردن , تعقيب کردن , پاپي شدن
کلب الروملغتنامه دهخداکلب الروم . [ ک َ بُرْ رو ] (ع اِ مرکب ) عنوانی بر امپراطوران روم شرقی . عظیم الروم . طاغیة الروم : و قیصر را عظیم الروم و طاغیة الروم و کلب الروم خوانند. (بیان
بيت الکلبدیکشنری عربی به فارسیدرلا نه سگ زيستن , درلا نه زيستن , درلا نه قرارقراردادن , لا نه کردن , لا نه سگ يا روباه