کشندة بارcargo runnerواژههای مصوب فرهنگستانطناب یا بافهای که یک سر آن به بار متصل میشود و سر دیگر آن، پس از گذشتن طناب از روی یک یا چند قرقره، به دوار یا موتوری وصل میشود و در مجموع یکی از اجزای سامان
قرقرة پای دیرکderrick heel block, lead blockواژههای مصوب فرهنگستانقرقرهای متصل به پای دیرک که کشندة بار از روی آن عبور میکند و به طرف دوار هدایت میشود
قرقرة سردیرکderrick head blockواژههای مصوب فرهنگستانقرقرهای متصل به سردیرک که کشندة بار از داخل آن عبور میکند
مائنلغتنامه دهخدامائن . [ ءِ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث ). کاذب . دروغزن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مؤنت کشنده و بار کشنده . (یادداشت به خط م
ژن کُشندهlethal geneواژههای مصوب فرهنگستان1. هریک از ژنهای بارز در حالت ناخالص و ژنهای نهفته در حالت خالص که باعث مرگ شود 2. ژنی که براثر انباشت جهشها یا وجود جهش کُشنده ممکن است به مرگ موجود حامل م