کشش بریانتBryant's tractionواژههای مصوب فرهنگستانکششی پوستی برای شکستگیهای ران در اطفال که در آن هر دو اندام تحتانی سالم و بیمار را در وضعیت نود درجه با لگن معلق نگه میدارند
کششدیکشنری فارسی به انگلیسیaffinity, allure, appeal, attraction, draft, draw, fascination, gravitation, haul, interest, kill, pull, strain, stress, tension, traction, tug
اسم مصدرلغتنامه دهخدااسم مصدر. [ اِ م ِ م َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مصدر در عربی : ابن مالک در الفیة گوید : بفعله المصدر الحق فی العمل مضافاً او مجرداً او مع اَل ان کان فع