کُشتیگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شتیگیر مرشد، کهنهسوار، پیشکسوت، عیّار، پهلوان، جهانپهلوان، نوچه، نوخاسته، میاندار، ضربگیر پهلوان، جوانمرد قَدَر، همقدر، ه
کشتیدُمPuppis, Pup, Sternواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی بارز نیمکرۀ جنوبی آسمان که بخشی از صورت کهنکشتی یا سفینه است
آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
بارشایانcargoworthyواژههای مصوب فرهنگستانکشتیای که ویژگیها و آمادگی لازم برای حمل باری خاص را داشته باشد
بارگُنجـ دوبهبَرcontainer barge carrierواژههای مصوب فرهنگستانکشتیای که برای حمل همزمان دوبه و بارگُنج طراحی و ساخته شده است
کشتی واسطهfeeder shipواژههای مصوب فرهنگستانکشتیهایی برای حمل کالاهای تخلیهشده از کشتیهای بزرگ و اقیانوسپیما از بندری به بندر دیگر