ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

کشتن

koštan

۱. به هلاکت رساندن؛ به قتل رساندن.
۲. ذبح کردن.
۳. [مجاز] مقهور کردن؛ شکست دادن.
۴. [مجاز] به شدت کار کردن؛خسته کردن.
۵. [عامیانه، مجاز] در بازی نرد، خارج کردن مهره از بازی.
۶. [قدیمی، مجاز] خاموش کردن چراغ و مانند آن.

۱. قتل
۲. ذبح، نحر

کشتن

لغت‌نامه دهخدا

کشتن . [ ک ُ ت َ ] (مص ) قتل کردن . هلاک کردن . جان کسی را ستاندن . گرفتن حیات و زندگی را از جانداری . (ناظم الاطباء). اماتة. اعدام کردن . به قتل رساندن . (یادداشت مؤلف ). مقتول ساختن . ذبح کردن و قربانی کردن . (ناظم الاطباء) : اگر چند بدخواه کشتن

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما