کشتارگاهلغتنامه دهخداکشتارگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) سلاخ خانه . مَسلَخ . (یادداشت مؤلف ). جای کشتن حیوانات حلال گوشت چون گوسفند و گاو و گاومیش برای مصرف کردن گوشت آنها.
کشتار گاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جای کشتن؛ مسلخ.۲. جای کشتار گاو و گوسفند که گوشت آنها به مصرف خوراک مردم میرسد.
مجتمع کشتارگاهیabattoirواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهامکاناتی شامل محل نگهداری دام و خط کشتار و سردخانه و تجهیزات فراوری محصولات جانبی و تصفیۀ فاضلاب
محوطۀ کشتارگاهیkill siteواژههای مصوب فرهنگستانمحوطه یا بخشی از یک محوطۀ باستانشناختی که از آن مشخصاً برای کشتار یا قصابی جانوران استفاده میشد