26 فرهنگ

379 مدخل


کشاکش

kašākaš, kešākeš

۱. به هر طرف کشیدن؛ از هر طرف کشیدن.
۲. پی‌درپی کشیدن.
۳. به این طرف و آن طرف بردن.
۴. [مجاز] گرفتاری و حوادث: ◻︎ مرد باید که در کشاکش دهر / سنگ زیرین آسیا باشد (سعدی: لغت‌نامه: کشاکش).

conflict, struggle, tension, thick, throe, turmoil