کسوةلغتنامه دهخداکسوة. [ ک ُس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است به دمشق بر راه کاروانیان از دمشق به مصر. (معجم البلدان ). دهی است به دمشق . (منتهی الارب ).
کسوةلغتنامه دهخداکسوة. [ک ِس ْ وَ / ک ُس ْ وَ ] (ع اِ) جامه ٔ پوشیدنی و لباس . ج ، کسی [ ک ُ سا ]، کِساء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). لباس . ج ، کسی [ ک ُ سَن ْ ]، یقال له کس
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
خان ام حکیملغتنامه دهخداخان ام حکیم .[ ن ُ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک الکسوة ازاعمال حوران قریب دمشق . این ناحیه منسوب به ام حکیم دختر ابی جهل بن هشام است . (از معجم البلدا
کساءلغتنامه دهخداکساء. [ ک ِ ] (ع اِ) (از: ک س و) ج ِ کُسوة و کِسوة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کسوة شود.