کریدرلغتنامه دهخداکریدر. [ ک ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) راهرو. (یادداشت مؤلف ). دالان . دهلیز: در کریدورهای وزارت خارجه چنین گفته شد. (فرهنگ فارسی معین ). سرسرا. || غلام گردشی .
غلام گردشلغتنامه دهخداغلام گردش . [ غ ُ گ َ دِ ] (اِ مرکب ) دیواری باشد حائل میان حرم سرا و دیوانخانه و در رباطات ولایات پیش حجره ها برآرند. (آنندراج ) (بهار عجم ). راهرو. کریدور .اط
گذرگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، راه، رد[معبر]، جاده، راه عبور، دالان، کریدور، کانال، مجرا، آبراه گذرگاه زیرزمینی
غلام گردشفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدیوار یا دالان حائل میان حرمسرا و قسمت بیرونی عمارت؛ راهرو؛ کریدور.
کریدرلغتنامه دهخداکریدر. [ ک ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) راهرو. (یادداشت مؤلف ). دالان . دهلیز: در کریدورهای وزارت خارجه چنین گفته شد. (فرهنگ فارسی معین ). سرسرا. || غلام گردشی .