کردویهلغتنامه دهخداکردویه . [ ک ُ ی َ / ی ِ ] (اِ) نامی از نامهای زن ایرانی . (یادداشت مؤلف ). || (اِخ ) خواهر بهرام چوبین زن گستهم بود و آخر کار، گستهم بر دست او کشته شد و خسرو پرویز او را زن خویش کرد. (از مجمل التواریخ صص 78
کرداحلغتنامه دهخداکرداح . [ ک ِ ] (ع ص ) شتاب دونده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). متقارب المشی . (اقرب الموارد). ج ، کَرادیح . (ناظم الاطباء).