کرم خوردهلغتنامه دهخداکرم خورده . [ ک ِ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) هر چیز که آن را کرم خورده و فاسد و ضایع کرده باشد. (ناظم الاطباء).
worm-eatenدیکشنری انگلیسی به فارسیخورده کرم، کرم خورده، سوراخ شده، فاسد شده، کهنه، پیر، بی ارزش، کهن سال