کرمین کثلغتنامه دهخداکرمین کث . [ ] (اِخ ) دهی است بزرگ [ از خلخ ] و بانعمت و جای بازرگانان از هر جای و اندر وی قومی اندک از خلخیانند که ایشان را لبان خوانند. (حدود العالم ).
کرمن و ارمنلغتنامه دهخداکرمن و ارمن . [ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مغرب و مشرق . (آنندراج ) (از غیاث اللغات ).
چکارمانلغتنامه دهخداچکارمان . [ چ ِ رِ ] (اِخ ) دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهوازکه در 10 هزارگزی جنوب خاوری قلعه زراس واقع است و 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
لبانلغتنامه دهخدالبان . [ ] (اِخ ) نام قومی از خلخیان است که در کرمین کث نشینند. (حدود العالم ). صاحب مجمل التواریخ گوید: پادشاه لبان را قتکین لبان گویند. (مجمل التواریخ ص 421).
اکرمینلغتنامه دهخدااکرمین . [ اَ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اکرم :اکرم الاکرمین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اکرم شود.