کرفهلغتنامه دهخداکرفه . [ ک ِ ف َ / ف ِ ] (اِ) بمعنی ثواب است که در مقابل گناه باشد. (برهان ) (از آنندراج ). کار نیک . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) : نبد پروای
کرفهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکار نیک؛ ثواب: ◻︎ نه بُد پروای کشت و کار و حرفه / گناهان را ندانستند و کرفه (زراتشتبهرام: برهان قاطع: کرفه).
کرفه گرلغتنامه دهخداکرفه گر. [ ک ِ ف َ / ف ِ گ َ ] (ص مرکب )نیکوکار و ثواب کننده . (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ثواب کار. برابر گناهکار. (یادداشت مؤلف ).
کرفه گرلغتنامه دهخداکرفه گر. [ ک ِ ف َ / ف ِ گ َ ] (ص مرکب )نیکوکار و ثواب کننده . (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ثواب کار. برابر گناهکار. (یادداشت مؤلف ).