کردلرلغتنامه دهخداکردلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلوی بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . جلگه ای و معتدل است و 751 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کردلرلغتنامه دهخداکردلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. کوهستانی و معتدل است و 775 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کردلرلغتنامه دهخداکردلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروشاه بخش اسکو از شهرستان تبریز. جلگه ای و معتدل است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کردلرلغتنامه دهخداکردلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیکله ٔ بخش هوراند شهرستان اهر. کوهستانی و معتدل است و 233 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کردلرلغتنامه دهخداکردلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر. کوهستانی و معتدل است و 267 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
برگشلولغتنامه دهخدابرگشلو. [ ب َ گ ِ ] (اِخ ) نام یکی ازدهستان های ششگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه است ، واز 59 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و قراء مهم آن عبارتند از: قریه ٔ اما
مغانلغتنامه دهخدامغان . [ م ُ ] (اِخ ) نام ولایتی است از آذربایجان و موغان نام شهر آن ولایت است . (برهان ) (آنندراج ). نام ولایتی در آذربایجان که اکنون محل نشیمن ایلات شاهسون اس
تاتلغتنامه دهخداتات . (اِخ ) قومی پارسی . (مازندران و استراباد رابینو ص 63 بخش انگلیسی ). فارسی زبانان ، طایفه ای از ایرانیان . اهالی ولایات شمالی که به لهجه ٔ محلی سخن رانند م