کراللغتنامه دهخداکرال . [ ] (اِخ ) شهرکی است با کشت و برز بسیار [ به ماوراءالنهر ] نزدیک غزک ، خیرال ، ورذول ، کبریه ، بغوزانک و از آنجا اسب خیزد. (از حدود العالم ).
کرالفرهنگ فارسی عمیدسریعترین نوع شنا که به پشت یا سینه صورت میگیرد و شناگر دستها را از بالای سر در آب فرومیبرد.
کرالفرهنگ فارسی معین(کِ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی شنا که به پشت یا سینه روی آب می خوابند و دست ها را از بالای سر در آب فرو می برند.
قراگللغتنامه دهخداقراگل . [ ق َ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج کنار راه واقع در 38000 گزی شمال خاوری سنندج کنار راه شوسه ٔ جدید سنندج به سقز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی سردسیرو سکنه ٔ آن 125 تن ا
قراگللغتنامه دهخداقراگل . [ ق َ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج واقع در 40000 گزی شمال خاور دیواندره بین آب باریک و قلعه کهنه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی سردسیرو سکنه ٔ آن 390 تن است . آب آن
قراگللغتنامه دهخداقراگل . [ ق َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقعدر 21000 گزی شمال باختری قصبه ٔ کبودرآهنگ و 4000 گزی شمال پیرانبار. موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ معتدل و سکنه ٔ آن <span class
قراللغتنامه دهخداقرال .[ ق َ ] (ترکی ، اِ) رئیس . (استینگاس ) (ناظم الاطباء). || پادشاه . (استینگاس ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || فرمانده . (ناظم الاطباء). || سردار. || مهتر قوم . (آنندراج ).
کرالینلغتنامه دهخداکرالین . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) از انواع جلبکهاست که رنگ سرخ بسیارقشنگ دارد و در ریشه های آن که شبیه به مرجان است مقداری آهک دیده می شود. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 177).
کُرال لحنmelody choraleواژههای مصوب فرهنگستانکُرال برای ارگ که در آن لحن یک کُرال بهوضوح در بالاترین بخش ظاهر میشود
کرالینلغتنامه دهخداکرالین . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) از انواع جلبکهاست که رنگ سرخ بسیارقشنگ دارد و در ریشه های آن که شبیه به مرجان است مقداری آهک دیده می شود. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 177).