کراسیلغتنامه دهخداکراسی .[ ک َ / ک َ سی ی ] (ع اِ) ج ِ کُرسی ّ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کرسی شود.
کراثیلغتنامه دهخداکراثی . [ ک ُرْ را ] (ص نسبی ) گندناگون . (آنندراج ).هر چیز که به رنگ گندنا باشد. (ناظم الاطباء).
کراسیعلغتنامه دهخداکراسیع. [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کُرسوع . (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به کرسوع شود.