لغتنامه دهخدا
قراضیة. [ ق ُ ضی ی َ ] (اِخ ) جایی است و از آن در شعر بشربن ابی خازم یاد شده است آنجا که گوید : و حل الحی حی بنی سبیعقراضیة و نحن له اًطار.برخی آن را قراضبه با باء موحده ضبط کرده اند ولی ابن اعرابی آن را انکار کرده و گوید آن با یاءاست و جای