کدادةلغتنامه دهخداکدادة. [ ک ُدَ ] (ع اِ) دردی روغن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قِشدَة. (از اقرب الموارد). ثفل روغن . خَرَّه . (یادداشت مؤلف ). || آنچه در بن دیگ ماند از طع
کدارةلغتنامه دهخداکدارة. [ک ُ رَ ] (ع اِ) آنچه در بن دیگ باقی ماند از طعام وجز آن یا دردی روغن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کدادة و آن دردی روغن در ته دیگ است . (از اقرب المو
ثفللغتنامه دهخداثفل . [ ث ُ ] (ع اِ) (شاید معرب از تفاله ٔ فارسی ) تفاله . کنجاره . || لفاظة. || دردی . ته نشین آب و دواء و جز آن . ثافل . تیرگی شیر و روغن . درشت پس افتاده ٔ ا
دوغولغتنامه دهخدادوغو. (اِ مرکب ) آنچه در ته پاتیل بماند از آنچه روغن ازآن گرفته اند یعنی ثفلی که از مسکه بماند چون آن را بپالایند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از برهان ) (از صحاح ا
دردیلغتنامه دهخدادردی . [ دُ دی ی ] (ع اِ) درد. درده . آنچه به تک نشیند از مایع همچو روغن زیت و غیر آن . خلاف صافی . (منتهی الارب ). دردی روغن و غیره ، آنچه از تیرگی در ته آن رس