کحاللغتنامه دهخداکحال . [ ک َح ْ حا ] (ع ص ) سرمه کش یعنی کسی که سرمه ٔ دوا به چشم مردم کشیدن پیشه ٔ او باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کسی که کحل (سرمه ) به چشم اشخاص می کشد.
کحاللغتنامه دهخداکحال . [ ک ِ ] (ع اِ) سنگ سرمه . || سرمه . || مهره ٔ افسون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کحالفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [منسوخ] پزشک متخصص در بیماریهای چشم؛ چشمپزشک.۲. [قدیمی] سرمهکننده.
کهاللغتنامه دهخداکهال . [ ک ُ ] (اِخ ) جادوگری جاهلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جادوگری از تازیان در جاهلیت . (ناظم الاطباء).
کهاللغتنامه دهخداکهال . [ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَهْل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کهل شود.
کحالةلغتنامه دهخداکحالة. [ ک ِ ل َ ] (ع اِمص ) علم کحالة از فروع علم طب است و علمی است که در آن از حفظ صحت و از میان بردن مرض چشم بحث می شود و موضوعش چشم انسان است . کتبی که در ا
کحالیلغتنامه دهخداکحالی . [ ک َح ْ حا ] (حامص )شغل کحال . چشم پزشکی . (یادداشت مؤلف ). || دانش کحال . (یادداشت مؤلف ). علم بر مداوای بیماریهای چشم . علم به امراض چشم . (ناظم ال
حسین کحاللغتنامه دهخداحسین کحال . [ ح ُ س َ ن ِ ک َح ْ حا ] (اِخ ) ابن ربیع کحال (1249-1325 هَ . ق .) نجفی . او راست : تذکرة الکحالین که پسرش احمد کحال آن را بپایان رسانیده است . (ذر
شریف کحاللغتنامه دهخداشریف کحال . [ ش َ ف ِ ک َح ْ حا ](اِخ ) سیدبرهان الدین ابوالفضل سلیمان بن موسی . از سادات و پزشکان نامی و حاذق اسلام بود و طبع شعر داشت . وی اصلاً از مصر بود و
کحالیلغتنامه دهخداکحالی . [ ک َح ْ حا ] (حامص )شغل کحال . چشم پزشکی . (یادداشت مؤلف ). || دانش کحال . (یادداشت مؤلف ). علم بر مداوای بیماریهای چشم . علم به امراض چشم . (ناظم ال
کحالةلغتنامه دهخداکحالة. [ ک ِ ل َ ] (ع اِمص ) علم کحالة از فروع علم طب است و علمی است که در آن از حفظ صحت و از میان بردن مرض چشم بحث می شود و موضوعش چشم انسان است . کتبی که در ا
حسین کحاللغتنامه دهخداحسین کحال . [ ح ُ س َ ن ِ ک َح ْ حا ] (اِخ ) ابن ربیع کحال (1249-1325 هَ . ق .) نجفی . او راست : تذکرة الکحالین که پسرش احمد کحال آن را بپایان رسانیده است . (ذر
شریف کحاللغتنامه دهخداشریف کحال . [ ش َ ف ِ ک َح ْ حا ](اِخ ) سیدبرهان الدین ابوالفضل سلیمان بن موسی . از سادات و پزشکان نامی و حاذق اسلام بود و طبع شعر داشت . وی اصلاً از مصر بود و