کتزیاسلغتنامه دهخداکتزیاس . [ ک ِ ت ِ ] (اِخ ) مورخ از اهل کنید مستعمره ٔ دریانی در آسیای صغیر بود. مورخ مذکور مدت 17 سال (415 - 398 ق . م .) معالج پروشات ملکه ٔ ایران ، یعنی زن د
اکتزیاسلغتنامه دهخدااکتزیاس . [ ] (اِخ ) کتزیاس . طبیب و مورخ که سالها در خدمت اردشیر درازدست کیانی معروف به بهمن بود و تاریخ و جغرافیای ایران را نوشته اما افسوس که آن مفقود شده و
کالیاسلغتنامه دهخداکالیاس . (اِخ ) نام مهندس یونانی در قرن سوم پیش از میلاد. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 936 شود.
اکتزیاسلغتنامه دهخدااکتزیاس . [ ] (اِخ ) کتزیاس . طبیب و مورخ که سالها در خدمت اردشیر درازدست کیانی معروف به بهمن بود و تاریخ و جغرافیای ایران را نوشته اما افسوس که آن مفقود شده و
مانداکلغتنامه دهخدامانداک . (اِخ ) بنقل کتزیاس یکی از پادشاهان ماد بوده است و مانداکس یونانی شده ٔ این اسم است . (از ایران باستان ). و رجوع به همین مأخذ ص 212، 215 و 216 شود.
پرسی کالغتنامه دهخداپرسی کا. [ پ ِ ] (اِخ ) نام کتابی از کتزیاس در تاریخ ایران . (ایران باستان ج 1 ص 73).
اسپاتامیترسلغتنامه دهخدااسپاتامیترس . [ اِ رِ ] (اِخ ) نام خواجه ٔ خشیارشا بقول کتزیاس وی بهمدستی اردوان رئیس قراولان مخصوص شب ، وارد خوابگاه خشیارشاه شده و او را در خواب بکشت . این نا