کتابدیکشنری عربی به فارسیفصل ياقسمتي از کتاب , مجلد , دفتر , کتاب , درکتاب يادفتر ثبت کردن , رزرو کردن , توقيف کردن , نامه رسمي , نطق , سخنراني , فصاحت و بلا غت , خطابه , سخن , حرف , گف
کِتَابِفرهنگ واژگان قرآنکتاب - نوشته- مکاتبه (در عبارت "وَﭐلَّذِينَ يَبْتَغُونَ ﭐلْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَيْمَانُکُمْ" مراد از کتاب مکاتبه است به اينکه صاحب برده با برده قرار بگذارد
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ت َ م َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن حسن (یاحسین )بن شیرالمؤذن الحکیم الترمذی الصوفی مکنی به ابوعبداﷲ از بزرگان مشایخ خراسان است از پدر خود و از قتیبةبن سع
ابوسلیمانلغتنامه دهخداابوسلیمان . [ اَ س ُ ل َ ] (اِخ ) داودبن علی بن خلف اصفهانی امام مشهور، معروف بظاهری . مردی زاهد متقلّل و کثیرالورع بود و علم از اسحاق بن راهویه و ابی ثور فراگر
غرس الدینلغتنامه دهخداغرس الدین . [ غ َ سُدْ دی ] (اِخ ) حلبی . احمدبن ابراهیم حلبی . متوفی به سال 981 هَ .ق . او راست : کتاب فرائض غرس الدین و شرح آن . (کشف الظنون ذیل فرائض ) و نیز
تاکستانلغتنامه دهخداتاکستان . [ ک ِ ] (اِ مرکب ) جایی که دارای درختهای متعدد انگور باشد. (فرهنگ نظام ). باغستان درخت رز. (ناظم الاطباء). از «تاک » (رز، مو) + «ستان » (مزید مؤخرمکا
غرس الدینلغتنامه دهخداغرس الدین . [ غ َ سُدْ دی ] (اِخ ) الظاهری (1410- 1467 م .). حاکم اسکندریه و امیر حج بود (1436). به امارت کرک و صفد رسید. کتاب «زبدة کشف الممالک و بیان الطریق و