کاتب دستلغتنامه دهخداکاتب دست . [ت ِ ب ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاتب الدست یا موقعالدست [ م ُ وَ ق ق ِ ع ُ ] نویسنده ای را گویند که هنگام عرض مظالم و خواندن شکایات وارده حضور
manualدیکشنری انگلیسی به فارسیکتابچه راهنمای، کتاب راهنما، کتاب دستی، نظام نامه، دستی، انجام شده با دست، وابسته بدست
دستینهhandbook, manuel (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانکتابی که اطلاعات و دستورالعملهایی دربارۀ موضوعی خاص یا ابزار یا دستگاه ارائه دهد؛ کتاب راهنما * واژۀ "دستینه" در فارسی به معانی دیگری از قبیل دستبند، دستۀ کار