کبیرهلغتنامه دهخداکبیره . [ ک َ رَ ] (ع ص ، اِ) کبیرة.گناه بزرگ و مقابلش صغیرة است . (از اقرب الموارد). خطای عظیم . گناه و اثم . (ناظم الاطباء). ج ، کبیرات و کبائر. (اقرب الموارد
کبیرةلغتنامه دهخداکبیرة. [ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی است نزدیک جیحون . (منتهی الارب ). دهی است نزدیک جیحون که به فارسی ده بزرگ نامند. (از معجم البلدان ).
کبیرةلغتنامه دهخداکبیرة. [ ک َ رَ ] (ع ص ) تأنیث کبیر. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || (اِ) گناه بزرگ . (اقرب الموارد). گناه و اثم . (ناظم الاطباء). مقابل صغیرة. ج ، کبیرات
ارمنیه ٔ کبیرهلغتنامه دهخداارمنیه ٔکبیره . [ اَ م َ نی ی َ ی ِ ک َ رَ ] (اِخ ) ارمنستان بزرگ . رجوع بارمنستان و ارمنیه و ارمینیه شود.
کبیرةلغتنامه دهخداکبیرة. [ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی است نزدیک جیحون . (منتهی الارب ). دهی است نزدیک جیحون که به فارسی ده بزرگ نامند. (از معجم البلدان ).
کبیرةلغتنامه دهخداکبیرة. [ ک َ رَ ] (ع ص ) تأنیث کبیر. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || (اِ) گناه بزرگ . (اقرب الموارد). گناه و اثم . (ناظم الاطباء). مقابل صغیرة. ج ، کبیرات