کبوتر دریایی چانهسفیدProcellaria aeuinoctialisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با پرهای خاکستری که پرهای زیر منقارش کاملاً سفید است
کبوتر دریایی بزرگگردن جنوبیMacronectes giganteusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که بزرگترین عضو خانواده است؛ منقار زرد بزرگی دارد و سر و گردن و سینهاش قهوهای روشن و باقی بدنش دارای
کبوتر دریایی بزرگگردن شمالیMacronectes halliواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با بدن خاکستری و آبی و سفید و منقار خاکستری روشن و نوک چنگکدار
کبوتر دریایی خاکستریProcellaria cinereaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که پرهای دودی مایل به خاکستری یکدست دارد
کبوتر دریایی سیاهProcellaria parkinsoniواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با پرهای خاکستری تیرۀ مایل به سیاه
کبوتر دریایی وستلندیProcellaria westlandicaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که پرهای سفید و دم کوتاه سیاه با لبههای سفید دارد
شفنینلغتنامه دهخداشفنین . [ ش ِ / ش َ ] (معرب ، اِ) کبوتر. (ناظم الاطباء). برخی گویند کبوتر دشتی است . (یادداشت مؤلف ). نوعی از کبوتر. (از اقرب الموارد). رجوع به کبوتر شود. || ق
زبل الطیورلغتنامه دهخدازبل الطیور. [ زِ لُطْ طُ ] (ع اِ مرکب ) از اقسام زبل (کود) زرق دجاج است . (دائرة المعارف بستانی ). و هم در این کتاب ذیل زرق الطیور آمده : فضله ٔ پرندگان را برای
یملغتنامه دهخدایم . [ ی َم م ] (ع اِ) دریا و در استعمال فارسی به تخفیف آید. (از آنندراج ). دریا و دریای بی نهایت عمیق . (ناظم الاطباء). دریا. (ترجمان القرآن جرجانی ص 108). بحر
مرغفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جانوری از خانوادۀ ماکیان که برای استفاده از گوشت یا تخمش پرورش مییابد؛ مرغ خانگی.۲. پرنده. مرغ استخوانخوار:۱. عقاب شکاری.۲. هما. مرغ انجیرخوار: (زیستشناسی
غیرلغتنامه دهخداغیر. [ غ َ ] (ع مص ) دیه دادن . (از اقرب الموارد) . اسم مصدر آن غیرَة است . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || رشک بردن . (دهار). رشک خوردن مرد بر زن خود وبرعکس . (