کاوش ردگیریorganic excavationواژههای مصوب فرهنگستانروشی در کاوش که بدون تاشهبندی و براساس پیدا شدن بخشی از یک پدیدار، مانند دیوار یا کف و با حفاری در امتداد آن پدیدار درنهایت میتوان کل نقشۀ اثر را ترسیم کرد
کاوشلغتنامه دهخداکاوش . [ وِ ] (اِمص ) کاویدن . حفر. کندگی . نقب . || تفتیش وتجسس و تفحص . || غور و تفکر و تأمل . (ناظم الاطباء). || نفوذ. تأثیر : پرستیدن داور افزون کنیدز دل
حجابلغتنامه دهخداحجاب . [ ح ِ ] (ع مص ) در پرده کردن . حجب . || بازداشتن از درآمدن . (منتهی الارب ). بازداشتن . (دهار) (زوزنی ). || روگیری . عفاف . حیا. شرم کردن : مرا بعرض تمنا
اثرپایی پسایهwake signature controlواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اثرپایی برای کاهش توانایی دشمن در شناسایی و ردیابی و درگیری با یگانهای خودی ازطریق تحلیل پسایههای بالای سطح زمین و زیر آب
اثرپایی بسامد رادیوییradio frequency signature controlواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری مواد و ابزارهای الکترونیکی و همچنین ویژگیهایی در طراحی سکوی هوایی برای کاهش آسیبپذیری آن در برابر اقدامات شناسایی و ردیابی و درگیری با دشمن، با است
اثرپایی لیزریlaser signature controlواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری مواد و ابزارهای الکترونیکی و همچنین ویژگیهایی در طراحی سکوی هوایی برای کاهش آسیبپذیری آن در برابر اقدامات شناسایی و ردیابی دشمن و درگیری با دشمن، ب
اثرپایی مغناطیسیmagnetic signature controlواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری مواد و ابزارهای الکترونیکی و همچنین ویژگیهایی در طراحی سکوی هوایی برای کاهش آسیبپذیری آن در برابر اقدامات شناسایی و ردیابی دشمن و درگیری با دشمن،