کاه و جولغتنامه دهخداکاه و جو. [ هَُ ج ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اصطلاحاً مجموع خوراک اسپان باشد و آن را علوفه و علیق گویند. (از آنندراج ).
کاه و جولغتنامه دهخداکاه و جو. [ هَُ ج ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اصطلاحاً مجموع خوراک اسپان باشد و آن را علوفه و علیق گویند. (از آنندراج ).
کاه و کوهلغتنامه دهخداکاه و کوه . [ هَُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در مقام عدم تناسب و تقابل بکار رود، چون خرد و بزرگ ، ریز و درشت ، فیل و فنجان و چیزهائی که با هم در کیفیت و کمیت در
کاه و گللغتنامه دهخداکاه و گل . [ هَُ گ ِ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کاهگل . اندود : این چه زبونی و چه افکندگی ست ؟کاه و گل این پیشه ٔ خربندگی ست . نظامی .رجوع به کاهگل شود.