کاهکشانلغتنامه دهخداکاهکشان . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) کشاننده ٔ کاه . کشنده ٔ کاه .در حال کشیدن کاه . || (اِ مرکب ) مجره . هندوان راه بهشت خوانند و پارسیان راه کاهکشان و
کهکشانفرهنگ انتشارات معین(کَ کَ) (اِ.) = کاهکشان : مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می
کهکشانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمجموعهای شامل میلیونها ستاره که به دور یک محور میچرخند؛ آسماندره؛ کاهنگان؛ راه کاهکشان؛ راه حاجیان؛ راه شیری.
کهکشانفرهنگ انتشارات معین(کَ کَ) (اِ.) = کاهکشان : مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می
کاهنگانلغتنامه دهخداکاهنگان . [ هََ ] (اِ) کاهکشان که عربان مجره گویند و آن ستاره های بسیار کوچک نزدیک بهم باشند. (برهان ).
گاهنگانلغتنامه دهخداگاهنگان . [ هَِ ] (اِ) کاهکشان و آن چیزی باشد سفید که شبها در آسمان نماید به عربی مجره خوانند. (برهان ) (آنندراج ) : جمال لعل وش خواجه در عماری سیم چنانکه ماه ر