کانی رشلغتنامه دهخداکانی رش . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری مهاباد 30 هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب ناحیه ا
کانی رشلغتنامه دهخداکانی رش . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . واقع در14هزارگزی جنوب ده شیخ . ناحیه ای است کوهستانی ، گرمسیر و دارای 300 تن سک
کانی رشلغتنامه دهخداکانی رش . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع در چهارهزارگزی جنوب باختری سردشت و دوهزارگزی جنوب راه ارابه رو بیوان به سردشت . ن
کانی رشلغتنامه دهخداکانی رش . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه شهرستان ارومیه واقع در 13500 گزی جنوب اشنویه و 5 هزارگزی جنوب راه ارابه رو دورو. ناحیه ای است واقع د
کانی رشلغتنامه دهخداکانی رش . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صورمای شهرستان ارومیه واقع در شش هزارگزی شمال باختری هشتیان 4500 گزی شمال باختری راه ارابه رو هشتیان . ناحی
کانیرولغتنامه دهخداکانیرو. (اِ) دارویی است که آن را مازریون گویند و بجهت دفع استسقا بکار آید. (برهان ). مازریون و آن بیخ گیاهی است که مرض استسقا رانافع است . (آنندراج ) (ناظم الاط
کانیشناسیmineralogyواژه‌های مصوب فرهنگستانعلم مطالعۀ کانی‌ها به‌ویژه ازلحاظ ترکیب و خواص و ردهبندی و نحوۀ تشکیل
بلوغ کانی‌شناختیmineralogic maturityواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی بلوغ رسوبی که در آن شکلِ یک رسوب آواری به محصول نهایی کانی‌شناختی نزدیک می‌شود
پتانسیل کانی‌شدگیmineralization potentialواژه‌های مصوب فرهنگستانولتاژهای طبیعی مربوط به نهشته‌های معدنی شامل پتانسیل‌های خودبه‌خودی برق‌شیمیایی/ الکتروشیمیایی
مانده‌مغناطش شیمیاییchemical remanent magnetization, CRM, chemical remanence, chemical magnetization, crystallization remanent magnetization, crystallization magnetizationواژه‌های مصوب فرهنگستانماندهمغناطش زمین‌شناختی پایدار که از رشد آهستۀ دانه‌های کانی مغناطیده در میدان مغناطیسی ناشی می‌شود
دگر‌شکفتxenoblast, allotrioblastواژه‌های مصوب فرهنگستانیک دانۀ کانی که در هنگام دگرگونی شکل گرفته و وجوه بلوری شاخص آن رشد نکرده است
کانی میرانلغتنامه دهخداکانی میران . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 4500 گزی جنوب خاوری هشتیان و 3500 گزی جنوب خاوری ارابه رو هشتیان . ناحیه ای است
زرنیلغتنامه دهخدازرنی . [ زُ ] (اِ) مخفف زرنیخ است و آن جوهری باشد کانی و آن بر دو نوع است احمر و اصغر. احمر را اهل صنعت کیمیا بکار برند و اصفر را استادان نقاش . (برهان )(آنندرا
