کانونةلغتنامه دهخداکانونة. [ ن َ ] (اِ) گلخن و آتشدان . (ناظم الاطباء). رجوع به کانون شود. || (ص ) زن گران وکندفهم که سخن وی را ناخوش دارند. (ناظم الاطباء).
کانولاcanolaواژههای مصوب فرهنگستانرقمی از منداب (colza) که درصد اوروسیکاسید و آلکالوئید آن از حد معینی پایینتر باشد متـ . مَنداب کانادایی
پاتریسیلغتنامه دهخداپاتریسی . (اِخ ) از نخستین ازمنه ٔ حضارت روم مردم به دو دسته تقسیم شدند، نخست طبقه ٔ حاکمه که امتیازات خاص داشتند و امور روحانی و سیاسی مختص آنان بود و از خاندا
کفلغتنامه دهخداکف . [ ک َف ف / ک َ ] (ع اِ) پنجه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ) (مهذب الاسماء) (زمخشری ) (غیاث ). دست ، یا دست تابند دست ، گویند «مد الیه کفَ