کانالغتنامه دهخداکانا. (اِخ ) شهری است در ناحیه ٔ داهومی واقع در خلیج گینه بین نیجریه و توگو نزدیک آبومی شهر مقدس قدیمی که مقبره ٔ شاهان در آنجا بوده است و امروز بصورت ویرانه است .
کانالغتنامه دهخداکانا. (اِخ ) او نخستین کسی است که در بخارا سکه زد: ... پادشاهی بود نام او«کانا» بخارا خدات و او سی سال بخارا را پادشاه بودو در بخارا بازارگانی به کرباس و گندم بود وی را آگاه کردند که در دیارهای دیگر سیم زده اند و او فرمان داد تا در بخارا سکه زدند از سیم ناب و بر آن صورت وی را
کانالغتنامه دهخداکانا. (ص ) نادان و ابله و احمق و بی عقل . (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ورق 229 الف ). چلازه : خویشتن کانا ساخته بود [ ازهربن یحیی ] چیزهایی کردی که مردمان از
کانافرهنگ فارسی عمیدنادان؛ ابله؛ احمق؛ کودن: ◻︎ مر تو را خصم و دشمن دانا / بهتر از دوستان همه کانا (سنائی۱: ۴۴۸).
بلمcanoeواژههای مصوب فرهنگستانقایق باریک و بسیار سبکی که بخش زیرین آن تخت است و با یک یا دو پارو رانده میشود
اخترCannaواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ اختریان با حدود 50 گونه که بومی مناطق جنوبی امریکای شمالی است
بلمتوپcanoe poloواژههای مصوب فرهنگستانیکی از ورزشهای آبی که در آن ورزشکاران در بلمهای کوچک و با پاروهای دوکفه حرکت میکنند و با همین پاروها توپ را وارد دروازة حریف میکنند
بلمتوپرانcanoe poloistواژههای مصوب فرهنگستانورزشکاری که بهصورت تفریحی یا رقابتی به بلمتوپ میپردازد
بلم کاناداییCanadian canoeواژههای مصوب فرهنگستانبلم باریک و بلند و روبازی که بلمران یا بلمرانان در آن دوزانو مینشینند و از پاروی یکسر استفاده میکنند
کاناپهلغتنامه دهخداکاناپه . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) تختخواب مجهز به پرده برای جلوگیری از پشه . || جای وسیع برای نشستن چند تن . نیمکت مبلی .
کانادالغتنامه دهخداکانادا. (اِخ ) کشوری است در امریکای شمالی . حدود کشور کانادا که پیش از 1867 م . بنام امریکای شمالی انگلیسی خوانده می شد بدین شرح است : از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مشرق به اقیانوس اطلس و خلیج بفین بی و ازمغرب به الاسکا و اقیانوس آرام و
کاناریلغتنامه دهخداکاناری . (اِخ ) مجمعالجزایری است متعلق به اسپانیا واقع در اقیانوس اطلس در سوی شمال غربی صحرای افریقا که 7273 کیلومتر وسعت و 793000 تن سکنه دارد. رجوع به قناری و خالدات شود.
کانازلغتنامه دهخداکاناز. (اِ) چوب بن خوشه ٔ خرما را گویند یعنی جایی که به نخل چسبیده باشد. (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ) (فرهنگ اسدی ) (صحاح الفرس ) (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ص 340). گمان می کنم مراد غلافی است که شکوفه ٔ خرما ا
کاناپهلغتنامه دهخداکاناپه . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) تختخواب مجهز به پرده برای جلوگیری از پشه . || جای وسیع برای نشستن چند تن . نیمکت مبلی .
کانادالغتنامه دهخداکانادا. (اِخ ) کشوری است در امریکای شمالی . حدود کشور کانادا که پیش از 1867 م . بنام امریکای شمالی انگلیسی خوانده می شد بدین شرح است : از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مشرق به اقیانوس اطلس و خلیج بفین بی و ازمغرب به الاسکا و اقیانوس آرام و
کاناریلغتنامه دهخداکاناری . (اِخ ) مجمعالجزایری است متعلق به اسپانیا واقع در اقیانوس اطلس در سوی شمال غربی صحرای افریقا که 7273 کیلومتر وسعت و 793000 تن سکنه دارد. رجوع به قناری و خالدات شود.
کانازلغتنامه دهخداکاناز. (اِ) چوب بن خوشه ٔ خرما را گویند یعنی جایی که به نخل چسبیده باشد. (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ) (فرهنگ اسدی ) (صحاح الفرس ) (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ص 340). گمان می کنم مراد غلافی است که شکوفه ٔ خرما ا