کامکارلغتنامه دهخداکامکار. (اِ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (ناظم الاطباء). و رجوع به کامگار شود.
گل کامکارلغتنامه دهخداگل کامکار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (از ناظم الاطباء ذیل کامکار) : سال نو است و ماه نو و روز نووقت بهار و وقت گل کا
گل کامکارلغتنامه دهخداگل کامکار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (از ناظم الاطباء ذیل کامکار) : سال نو است و ماه نو و روز نووقت بهار و وقت گل کا
امیرمنصورفرهنگ نامها(تلفظ: amir mansur) (عربی) امیر و پادشاه مظفر و پیروز ، فرماندهی فاتح و کامکار و ... .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سهل بن هاشم بن ولید بن جبلة [ یا حمله ]بن کامکاربن یزدجردبن شهریار. او از سرداران بزرگ سامانیان است و از سنه ٔ 269 تا سنه ٔ 307 هَ.