کامپانی د روملغتنامه دهخداکامپانی د روم . [ نْی ْ دُ رُ ] (اِخ ) ناحیه ای است در جنوب تیبر به ایتالیا مقابل لاتیوم ناحیه ای است حاصلخیز. سابقاً مالاریاخیز بوده است .
کامپانی له هسدنلغتنامه دهخداکامپانی له هسدن . [ نْی ْ ل ِ هَِ دَ ] (اِخ ) مرکز ناحیه ای در پادگاله از ایالت مونتریل که دارای 1070 تن سکنه است .
کمپانیفرهنگ انتشارات معین(کُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - شرکتی که برای تجارت یا صن عت تشکیل شود. 2 - اشخاصی که با وجود شراکت در سرمایه نام آنان در عنوان بنگاه درج نمی شود. (فره ).
کامرانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشگذرانی، خوشی، عیاشی، کامجویی ۲. کامروایی، کامیابی ۳. سعادت، نیکبختی ≠ ناکامی
کامپانی د روملغتنامه دهخداکامپانی د روم . [ نْی ْ دُ رُ ] (اِخ ) ناحیه ای است در جنوب تیبر به ایتالیا مقابل لاتیوم ناحیه ای است حاصلخیز. سابقاً مالاریاخیز بوده است .
کامپانی له هسدنلغتنامه دهخداکامپانی له هسدن . [ نْی ْ ل ِ هَِ دَ ] (اِخ ) مرکز ناحیه ای در پادگاله از ایالت مونتریل که دارای 1070 تن سکنه است .
کازیلینوملغتنامه دهخداکازیلینوم . (اِخ ) شهر قدیم کامپانی روبروی «کاپو» در ساحل «ولتورن » . در حوالی این شهر بود که «انیبال » که توسط «فابیوس » محاصره شده بود، گاوها را که از شاخهای
گورزلغتنامه دهخداگورز. [ گُرْ ] (اِخ ) مرکز بخش موزل از ناحیه ٔ متز کامپانْی (در فرانسه ) با 1090 تن جمعیت . کلیسایی قدیمی به سبک گتیک و رومی در این قسمت وجود دارد.